Web Analytics Made Easy - Statcounter

فرارو- رژیم نظامی مصر به طور خستگی ناپذیری در حال مدرنیزاسیون جاده‌ها، حمل و نقل عمومی و صنعت در سراسر کشور و ایجاد یک پایتخت اداری مجلل برای اعضای طبقات بالای آن کشور است. با این وجود، رونق ساخت و ساز عمدتا از طریق دریافت اعتبارات تامین مالی می‌شود و قاهره را وارد بحران بدهی می‌سازد.

به گزارش فرارو به نقل از قنطره، گاهی اوقات برنامه‌های سیاسی ارزش دقیق خوانده شدن را دارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پس از آنکه «عبدالفتاح السیسی» فرمانده سابق ارتش مصر انتشار دستور کار رسمی انتخابات را هفته‌ها پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۴ میلادی به تاخیر انداخت پیش نویسی که در آن ژنرال سابق ارتش «چشم انداز» خود را برای آینده مصر بیان می‌کرد در نهایت قدری پیش از رای گیری منتشر شد. این سند که امروزه تنها در آرشیو‌های آنلاین قابل دسترسی است نمونه‌ای از آن دسته از برنامه‌های سیاسی است که ارزش خواندن را دارد.

تنها چند روز پیش از انتخابات، سیسی که پس از کودتای خونین سال ۲۰۱۳ میلادی علیه دولت «محمد مرسی» رئیس جمهور سابق با مشت آهنین بر مصر حکمرانی می‌کرد نه تنها ساخت ۲۰ هزار مدرسه تازه و پروژه‌های عظیم احیای زمین را وعده داد بلکه هم چنین وعده ایجاد یک مدرسه جدید را داده بود. از جمله وعده‌های می‌توان به این موارد اشاره کرد: ۲۲ شهر صنعتی جدید، ۲۵ شهرک توریستی، هشت فرودگاه، سه بندر و گسترش عظیم قاهره بزرگ به سمت خلیج سوئز.

با این وجود، آن چه در ابتدا فهرستی غیر واقع بینانه از وعده‌های یک کارزار انتخاباتی غیر معمول به نظر می‌رسدی پیش بینی‌ای بسیار دقیق از سیاستگذاری مدرنیزاسیونی بود که سیسی از آن زمان به این سو دنبال کرده است.

این روز‌ها مصر شبیه یک سایت ساختمانی در مقیاس بزرگ است. جرثقیل‌ها و میکسر‌های بتن در قاهره بزرگ، اسکندریه، در امتداد سواحل مدیترانه، دلتای نیل، در مصر علیا و در شبه جزیره سینا دیده می‌شوند. پروژه‌های جدید مسکن، پل‌ها، هتل‌ها، ساخت املاک و مستغلات لوکس به غیر از مناطق صنعتی و زیرساخت‌های مدرن حمل و نقل عمومی در سراسر کشور در حال رشد هستند.

گفته می‌شود بیش از ۷۰۰۰ کیلومتر جاده و بزرگراه ساخته یا بازسازی شده‌اند در حالی که پروژه‌های بزرگ احیای زمین و کشاورزی در صحرای مصر علیا و غرب دلتای نیل در حال ایجاد است. سیسی به طور مداوم به سیاست «شهر‌های جدید» که در واقع شکست خورده تلقی می‌شود پایبند بوده و در حال ساخت یک شهرک بیابانی جدید می‌باشد. این پروژه به دنبال پروژه مشابه دیگری در قاهره بزرگ، مصر علیا و مدیترانه آغاز شده اند. بر اساس آمار فعلی دولت مصر در مجموع ۳۷ شهر جدید برنامه ریزی شده که ۱۷ شهر آن در حال ساخت هستند.

پایتخت اداری جدید سیسی

یکی از این شهر‌های جدید بی‌وقفه توسط رهبری نظامی، دولت و بخش خصوصی املاک و مستغلات تبلیغ می‌شود. از سال ۲۰۱۵ میلادی یک پایتخت اداری جدید (NAC) برای ۶.۵ میلیون نفر در شرق جوامع محصور ثروتمند قاهره جدید «تجمع الخامس» و «مدینتی» در حال ساخت است. یک منطقه دولتی جدید در حال حاضر تکمیل شده است.

یک فرودگاه جدید، یک نیروگاه گازی ساخته شده توسط گروه آلمانی زیمنس، یک هتل و مرکز کنفرانس، چندین محله مسکونی مجلل، یک مسجد، یک کلیسای جامع قبطی‌ها و صد‌ها کیلومتر جاده از جمله موارد این طرح بوده اند. از سال ۲۰۱۷ میلادی یک شرکت متعلق به دولت چین نیز با سرعتی خیره کننده یک منطقه تجاری و بانکی جدید متشکل از ۲۰ برج بلند در قلب پایتخت جدید ایجاد کرده است. در حالی که گفته می‌شود اولین برج‌ها در اواسط سال ۲۰۲۲ میلادی تکمیل شده‌اند پیمانکاران در حال حاضر در حال انجام کار‌های نهایی برای دو پروژه راه آهن هستند که پایتخت اداری جدید را به مرکز شهر قاهره و شبکه حمل و نقل عمومی کلان شهر متصل می‌سازد.

ساخت و ساز‌های جدید اماکن ورزشی و فرهنگی به همان سرعتی در حال پیشرفت است که ساخت بنای هشت ضلعی وزارت دفاع جدید واقع در جنوب غربی پایتخت جدید که اندازه نجومی آن بسیار بیش از تمام ساختمان‌های دولتی ساخته شده پیشین است.

ایده ایجاد یک منطقه اداری جدید موضوع تازه‌ای نیست. در دهه ۱۹۶۰ میلادی رژیم تحت زمامداری «جمال عبدالناصر» رئیس جمهور وقت مصر ایده جابجایی نهاد‌ها و ادارات دولتی را به «مدینة نصر» در حاشیه شرقی قاهره مطرح کرده بود. در دهه ۱۹۷۰ میلادی جانشین او «انور سادات» حتی شروع به جابجایی یک وزارتخانه به شهر سادات کرد شهری اقماری واقع در حدود ۵۰ کیلومتری شمال غربی قاهره.

با این وجود، این پروژه متوقف شد و تا دهه ۲۰۰۰ میلادی احیا نشد زمانی که «حسنی مبارک» رئیس جمهور اسبق مصر این ایده را به روشی اصلاح شده احیا کرد. با این وجود، پیش از آن او بتواند گام ملموسی در این راستا بردارد به دنبال انقلاب ۲۰۱۱ میلادی از قدرت ساقط شد.

قلعه‌ای برای نخبگان دولتی

در حالی که کشور در فاصله سال‌های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۳ دوره‌ای از نوسانات سریع را سپری کرد ارتش هم چنان در پشت صحنه خود را برای زمان پس از گذار دموکراتیک مصر آماده می‌کرد و به سرعت پایه‌های حفاظت طولانی مدت از حکومت نظامی را پی ریزی کرد. پس از کودتای خونین سیسی در سال ۲۰۱۳ میلادی با استفاده از خشونت پلیس، تبلیغات دولتی و طیف متنوعی از اقدامات تلافی جویانه توازن قدیمی قدرت به سرعت برقرار شد.

با این وجود، تشکیلات نظامی بار دیگر قدرتمند شده درس‌های لازم را از خیزش مردمی گرفت تا از تکرار آن به هر قیمتی جلوگیری کند و در سال ۲۰۱۶ میلادی مقر وزارت کشور را که پیش‌تر در نزدیکی میدان نمادین تحریر قرار داشت به قاهره جدید در حومه شهر منتقل کرد.

رژیم مصر با حصار ایجاد شده پایتخت جدید و احاطه شده توسط جوامع متعدد متعلق به طبقات بالا اکنون یک گام فراتر می‌رود و یک قلعه واقعی برای دولت، ارتش و نخبگان جامعه ایجاد می‌کند افرادی که هر لحظه منتظر وقوع طوفانی در خیابان‌های مصر در صورت خیزش دوباره مردم آن کشور هستند.

بنابراین، مقیاس عظیم پایتخت اداری جدید مصر نه نمادی از قدرت رژیم سیسی که بیش‌تر نشانه‌ای از ضعف آن است و آشکارتر از هر زمان دیگری نشان می‌دهد که نخبگان مصر از احتمال یک قیام دیگر توسط مردم آن کشور می‌ترسند.

تامین مالی رونق ساخت و ساز در مصر از طریق دریافت اعتبارات

در همین حال، مصر بار دیگر در بحران شدید اقتصادی، پولی و تراز پرداخت قرار دارد. فرار سرمایه از مصر به دنبال شیوع کووید-۱۹ و تهاجم روسیه علیه اوکراین باعث کاهش ذخایر ارزی آن کشور شده است. قرارداد دریافت وام جدید مصر از صندوق بین المللی پول در آستانه نهایی شدن است. با این وجود، علیرغم نارضایتی‌های اجتماعی - اقتصادی و خزانه خالی دولت رونق ساخت و ساز املاک و مستغلات در مصر کماکان ادامه دارد و تا حد قابل توجهی با استفاده از وام‌های میلیاردی از خارج از کشور و فروش اموال دولتی مورد حمایت قرار می‌گیرد.

ساخت منطقه تجاری در پایتخت اداری جدید و دو پروژه راه آهن که پایتخت جدید را با قاهره مرتبط می‌سازد با دریافت وام‌هایی از چین و فرانسه صورت می‌گیرند. یک نیروگاه اتمی در دریای مدیترانه که توسط شرکت دولتی روسی «روس اتم» ساخته شده، شبکه قطار‌های سریع السیر به طول ۲۰۰۰ کیلومتر که توسط زیمنس و شرکت‌های دیگر ایجاد شده، ساخت خطوط جدید مترو در قاهره و هم چنین چندین پروژه آب و فاضلاب به صورت اعتباری تامین مالی شده اند.

نتیجه یک مطالعه تازه انجام شده توسط انستیتو آلمانی «برای امور بین الملل و امنیت» Stiftung Wissenschaft und Politik به وضوح افزایش نرخ بدهی مصر را از سال ۲۰۱۳ میلادی به این سو نشان می‌دهد. در این مطالعه آمده است: «ترکیبی از مشوق ها، تهدید‌ها و فریب‌های به خوبی طراحی شده به مرکز قدرت ریاست جمهوری اجازه داده تا بدهی‌های تازه بیش‌تری ایجاد شود».

این مطالعه نسبت به احتمال «نکول ملی» یا ورشکستگی وعدم پرداخت بدهی در مصر هشدار می‌دهند. در حالی که خدمات بدهی بخش قابل توجهی از بودجه دولتی را مصرف می‌کنند هزینه‌های سیاست‌های مدرنیزاسیون مدنظر سیسی که متناسب با نیاز‌های ثروتمندان است بر دوش اکثریت مردم مصر قرار دارد که قدرت خریدشان به دلیل تورم و کاهش ارزش واحد پول ملی هم چنان رو به کاهش است. سیاست ساخت و ساز نخبه گرایانه سیسی خطرناک است. جریان دریافت وام‌های جدید ادامه یافته، اما نارضایتی در جامعه مصر بار دیگر به شدت در حال افزایش است.

منبع: فرارو

کلیدواژه: مصر عبدالفتاح سیسی پایتخت اداری جدید املاک و مستغلات پایتخت جدید ساخت و ساز آن کشور شده اند

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۸۲۵۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شاید لازم باشد مهندسان دروس علوم انسانی را پاس کنند!

فرارو- "اسامه بن لادن" بنیانگذار القاعده در دانشگاه ملک عبدالعزیز در رشته‌های علم اقتصاد و مدیریت بازرگانی تحصیل کرد و در سال ۱۹۸۱ میلادی مدرکی در مدیریت عمومی یا مدرکی در مهندسی عمران در ۱۹۷۹ اخذ نمود. عمر "فاروق عبدالمطلب" مهندس مکانیک نیجریه‌ای و هم چنین فارغ التحصیل در رشته مدیریت بازرگانی در سال ۲۰۰۹ میلادی قصد داشت پرواز ۲۵۳ خطوط هوایی نورث وست به دیترویت را در روز کریسمس منفجر کند.

به گزارش فرارو، "فیصل شهزاد" مظنون اصلی بمبگذاری خودرویی در میدان تایمز در نیویورک که در فرودگاه کندی بازداشت شد فارغ التحصیل مقطع لیسانس در رشته علوم رایانه و مهندسی بود. "فیض محمد" یک مهندس عمران در فرودگاه کراچی با باتری و مدار الکتریکی پنهان در کفش هایش دستگیر شد. "محمد عبدالسلام فرج" رهبر گروه اسلام گرای افراطی و سلفی "الجهاد" مصر که به دلیل نقش در هماهنگی ترور انور سادات رئیس جمهور اسبق مصر در سال ۱۹۸۲ میلادی اعدام شد فارغ التحصیل رشته مهندسی برق بود.

"خالد شیخ محمد" از اعضای ارشد سازمان القاعده و طراح اصلی حمله به برج‌های دوقلو در امریکا فارغ التحصیل مهندسی مکانیک در کارولینای شمالی بود. "محمد عطا" که فرماندهی حمله یازدهم سپتامبر و ربایش هواپیما و هدایت آن به سوی برج دوقلوی تجاری نیویورک را برعهده داشت فارغ التحصیل رشته مهندسی معماری از دانشگاه قاهره بود و گفته می‌شود پدر وکیل اش به شدت سخت گیر بود و او را مجبور به درس خواندن می‌کرد و نمی‌گذاشت او در کودکی با بچه‌های همسایه بازی کند. در مجموع، از میان طراحان عملیات یازدهم سپتامبر که تحصیلات دانشگاهی داشتند هشت نفر از آنان در رشته مهندسی تحصیل کرده بودند. "کفیل احمد" که در سال ۲۰۰۷ تلاش کرد در فرودگاه گلاسکو بمب‌گذاری کند فارغ التحصیل مقطع کارشناسی ارشد در رشته مهندسی هوانوردی از بلفاست بود.

"محمد اموازی" ملقب به جان جهادی جلاد داعش که در سال ۲۰۱۵ میلادی به گفته مقام‌های امریکایی بر اثر حمله پهپادی در رقه در سوریه کشته شد فارغ التحصیل مدیریت بازرگانی و متخصص سیستم‌های اطلاعاتی بود. او در ۲۱ سالگی به عنون فروشنده در یک شرکت حوزه فناوری اطلاعات در کویت کار کرد و به گفته رئیس اش یکی از بهترین کارمندان آن شرکت بود.

مهندسی، حرفه‌ای نیست که اکثر مردم آن را با دین یا تمایلات مذهبی مرتبط بدانند. در ظاهر به نظر می‌رسد فعالیت در عرصه ساختمان و پل سازی مبتنی بر اصول سکولار علم است. با این وجود، آیا با مثال‌هایی که ذکر شد ارتباط میان تحصیلگردکان رشته‌های مهندسی و تروریسم اسلام گرایان افراطی تصادفی بوده است؟ داده‌ها نشان می‌دهند افراد دارای تحصیلات مهندسی در بین اعضای گروه‌های اسلامگرای افراطی از نظر کمی در سراسر جهان سه تا چهار برابر بیش از دارندگان مدرک از سایر رشته‌ها هستند. علت چیست؟

مولفه تحصیلات یکی از معدود ویژگی‌های سطح خُرد بررسی یک فرد است که در مورد آن داده‌های قابل اعتمادی وجود دارد و می‌تواند ویژگی‌ها و خصوصیات زیربنایی یک فرد را نشان دهد.

"استفن هرتوگ" استاد مدرسه اقتصاد لندن در مقاله‌ای منتشر شده در ژورنال جامعه شناسی اروپایی در سال ۲۰۰۹ میلادی با پرداختن به دو متغیر تحصیلات مهندسی و انگیزه پیوستن تحصیلکردگان در آن رشته به گروه‌های تروریستی استدلال کرده بود که ترکیبی از دو عامل محرومیت نسبی مهندسان در تعدادی از کشور‌های مسلمان و ذهنیت و طرز فکر مهندسی، معقول‌ترین علل توضیح دهنده گرایش بیش‌تر مهندسان برای جذب شدن در سازمان‌های تروریستی در مقایسه با فارغ التحصیلان سایر رشته‌ها می‌باشد. او در پژوهش خود فهرستی از ۴۰۴۰ عضو گروه‌های اسلامگرای افراطی را تهیه کرد. در نمونه بررسی شده افراد از ۳۰ ملیت مختلف بودند. میانگین تاریخ تولد افراد سال ۱۹۶۸ میلادی بود. نتایج بررسی چشمگیر بود: سهم افراد دارای تحصیلات عالیه در میان تروریست‌ها چشمگیر بود. ۶۹ درصد از آنان دارای تحصیلات عالیه بودند. بررسی نشان داد صرفا در گروه‌های افراطی در جنوب شرقی آسیا سطح تحصیلات اعضا پایین از سایر موارد بررسی شده بود. در این میان گروهی که با فاصله زیاد در رتبه نخست عضویت در سازمان تروریستی قرار داشتند مهندسان بودند: ۴۳ درصد از افراد بررسی شده.

نکته جالب توجه در آن بررسی این بود که داده‌ها نشان می‌داد در مورد افراد مشارکت کننده در فعالیت‌های اسلام گرایانه افراطی اما غیر خشونت‌آمیز اگرچه حضور مهندسان پررنگ بود، اما به نظر می‌رسد که تسلط کم تری بر آن حوزه داشتند و گروه قوی و غالب‌تر در آن عرصه افراد فارغ التحصیل در سایر رشته‌های علمی از جمله پزشکی بودند. آیا این بدان معناست که مهندسان به طور کلی بیشتر مستعد افراط گرایی ستیزه جو هستند؟

هرتوگ اشاره می‌کند که در بررسی هایش نتوانست غالب بودن مهندسان در میان گروه‌های چپگرای افراطی فعال پس از جنگ جهانی دوم از جمله فراکسیون ارتش سرخ در آلمان، ارتش سرخ ژاپن، بریگاد سرخ ایتالیا  و گروه‌های چریک شهری آمریکای لاتین را بیابد و آن گروه‌ها شامل بیش‌تر تحت سلطه دانشجویان حقوق و علوم انسانی بودند.

هم چنین، در میان آنارشیست‌ها حضور مهندسان اندک بود.  در مقابل، در میان اعضای گروه‌های راستگرای افراطی اکثر اعضا سطح تحصیلات بسیاری پایین تری داشتند، اما در میان آنان اگرچه مهندسان غالب نبودند، اما دست کم حضور واضحی داشتند. در میان ۲۸۷ عضو بررسی شده گروه‌های راستگرای افراطی و نئونازی در آلمان و اتریش که در ۳۳ گروه شرکت داشتند ۲۹ نفر دارای تحصیلات عالیه بودند. ۶ نفر از آن افراد مهندس بودند. در گروه‌های راست افراطی ایالات متحده که ایدئولوژی مذهبی و آخرالزمانی قوی‌ای دارند اعضا عمدتا سطح تحصیلات ضعیفی داشتند، اما در میان تحصیلکردگان عضو آن گروه‌ها نیز مهندسان نقش پررنگی داشتند. با این وجود، در گروه‌های راستگرای افراطی حضور مهندسان به اندازه حضور آنان در گروه‌های اسلام گرای افراطی برجسته نبوده است.

در نتیجه، طی فرآیند بررسی داده‌ها هرتوگ به طرح این پرسش پرداخت که چرا مهندسان به طور خاص در برخی از کشور‌های مسلمان تمایل به افراطی شدن دارند؟ 

نتایج بررسی نشان می‌دهد تعداد مهندسان پیوسته به گروه‌های تروریستی نسبت به کل جمعیت مهندسان ناچیز است، اما نکته چشمگیر آن است که مهندسان در مقایسه با فارغ التحصیلان سایر رشته‌ها سه تا چهار برابر بیشتر به گروه‌های اسلام گرای افراطی پیوسته اند. در جریان بررسی او این فرضیه رد شد که پذیرش مهندسان بیش‌تر در گروه‌های افراطی براساس مهارت‌های فنی آنان بوده است چرا که فناروی استفاده شده در اکثر حملات خشونت آمیز نسبتا ساده بوده و به تخصص زیادی نیاز ندارد و به دست آوردن مواد منفجره باکیفیت بسیار دشوارتر از استفاده از ان می‌باشد.

هرتوگ در بررسی هایش به این نتیجه رسید که اکثریت قریب به اتفاق مهندسان درگیر در ۲۲۸ طرح تروریستی به عنوان بنیانگذاران یا رهبران گروه عمل کردند و صرفا ۱۵ درصد از آنان بمب ساخته بودند. برای مثال، در بمبگذاری‌های ویرانگر در عربستان سعودی در فاصله سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۴ میلادی افراد دخیل مهندس نبودند و یا اعضای گروه هایی، چون  سازمان ببر‌های آزادیبخش تامیل در سریلانکا، گروه‌های جدایی طلبی، چون ارتش جمهوری خواه ایرلند و سازمان جدایی طلب منطقه باسک (اتا) عمدتا از میان طبقه ضعیف از تحصیلات و عمدتا طبقه کارگر بوده اند.

نتایج بررسی‌ها نشان می‌دهند فرزندان خانواده‌های مرفه‌تر به جنبش‌های افراطی اسلامگرا پیوسته اند و کشور‌های با اقتصاد نسبتا قوی مانند مالزی، هندوستان و اندونزی بیش از حد انتظار مهندسانی داشتند که به گروه‌های تروریستی پیوستند پس باید عاملی در میان باشد که به انگیزه‌ای برای پیوستن مهندسان به سازمان‌های تروریستی تبدیل می‌شود.

مهندسان محافظه کارتر و مذهبی‌تر از فارغ التحصیلان سایر رشته‌ها

با کنار گذاشته شدن فرضیه تاثیر مهارت فنی برای  عضویت بیش‌تر مهندسان در گروه‌های تروریستی نوبت به بررسی ویژگی دیگری در سطح فردی می‌رسد: ذهنیت یک مهندس. نتیجه نظرسنجی‌ای انجام شده در سال ۱۹۸۴ میلادی در سراسر امریکا با تمرکز بر روی دیدگاه‌های سیاسی و مذهبی مردان نشان داد مردان مهندس بیش‌تر خود را در اردوگاه سیاسی راستگرایان معرفی کرده بودند. ۵۷.۶ درصد از مهندسان یا محافظه کار و یا محافظه کار افراطی بودند. این میزان در میان افراد تحصیلکرده در سایر رشته‌های تحصیلی دیگر کم‌تر و به شرح ذیل بود: ۵۱ درصد اقتصادانان، ۴۲.۵ درصد پزشکان، ۲۱.۴ درصد افراد تحصیلکرده در رشته‌های علوم اجتماعی و ۱۸.۶ درصد افراد تحصیلکرده در رشته‌های علوم اجتماعی. در این میان تنها ۱.۴ درصد مهندسان در اردوگاه چپگرایان حضور داشتند در حالی که این میزان در مورد تحصیلکردگان علوم اجتماعی ۱۲.۹ درصد و در میان تحصیلکردگان حقوق ۱۶.۷ درصد بود. نکته جالب‌تر آن که نظرسنجی بنیاد کارنگی در سال ۱۹۶۹ میلادی نشان داد مهندسان در مقایسه با تحصیلکردگان سایر رشته‌های دانشگاهی با بالاترین نرخ (۶۶.۵ درصد) دیندارترین گروه در بین تمام فارغ التحصیلان دانشگاهی بودند. هم چنین، بررسی‌ها نشان دادند مهندسان و اقتصاددانان کم‌ترین مخالفت را با دین دارند. نتایج نشان دادن احتمال محافظه کار و مذهبی بودن مهندسان هفت برابر بیش از احتمال محافظه کار و مذهبی بودن تحصیلکردگان رشته‌ای از رشته‌های حوزه علوم اجتماعی است.

این پدیده منحصر به امریکا نیست. برخی شواهد قدیمی نشان می‌دهند دست کم سوگیری‌های راستگرایانه در خاورمیانه نیز در میان مهندسان بیش‌تر بوده است. نتیجه نظرسنجی‌ای در سال ۱۹۴۸ از ۳۸۹۰ دانشجوی دانشگاه قاهره نشان داد بیش‌ترین همسویی و همدلی با ایدئولوژی فاشیسم در میان دانشجویان مهندسی مشاهده شده بود. نظرسنجی‌ای در سال ۱۹۹۹ میلادی از میان اساتید کانادایی نیز نشان داد مهندسان در مقایسه با تحصیلکردگان سایر رشته‌ها از همه کم‌تر لیبرال هستند.

این موضوع درباره ایران نیز صدق می‌کند. "والری هافمن" در تحقیق خود در سال ۱۹۹۵ میلادی برای پروژه بنیادگرایی دانشگاه شیکاگو اشاره کرده بود در جایی که مهندسان مبارز ایرانی بالقوه بین پیوستن به یک گروه چپگرای سکولار و یا یک گروه اسلامگرا دو گزینه را برای انتخاب داشتند گروه دوم را در سطح گسترده تری انتخاب می‌کردند. در دهه ۱۹۷۰ میلادی دانشجویان علوم انسانی و علوم اجتماعی طیف غالب در میان گروه‌های چریکی مارکسیستی بودند و در مقابل تحصیلکردگان رشته‌های ریاضی – فیزیک و فنی – مهندسی اکثریت اعضای سازمان‌های مسلح اسلامگرا از جمله مجاهدین خلق (پیش از انقلاب) را تشکیل می‌دادند. در فلسطین نیز در میان گروه‌های مسلح اکثر مهندسان به گروه اسلامگرای حماس و نه فتح سکولار ملحق شدند.

چرایی گرایش مهندسان به گروه‌های راستگرای افراطی

شاید این پرسش مطرح شود که چرا مهندسان اکثرا در زمره راستگرایان افراطی و نه در اردوگاه چپگرایان دیده می‌شوند؟ اسلام گرایان افراطی به وضوح دارای ویژگی‌های مشترکی با جهان بینی راست افراطی هستند. هر دو طیف نگاه مشرک و مکانیستی به جامعه ایده آل دارند. اسلام گرایان افراطی پلورالیسم (کثرت گرایی) غربی را رد می‌کنند و برای  جامعه‌ای متحد و منظم که توسط یک فرمانده قوی اداره می‌شود تلاش می‌کنند جامعه‌ای که در آن تقسیم کار و وظایف بین زن و مرد، مسلمان و غیر مسلمان و رهبران سیاسی در قالب چوپان و توده‌ها در قالب رمه وجود دارد. ترس از هرج و مرج اجتماعی که این نظم تثبیت شده را تضعیف کند پایه و اساس دغدغه آنان است.

هم چنین، هدف راست افراطی احیای نظم از دست رفته و اقتدار گذشته است که به عنوان واکنشی در برابر جابجابی یا محرومیت از جایگاه اجتماعی در دوره‌های بروز تغییر اجتماعی قلمداد می‌شود. در اشتهای راست افراطی برای احیای نظم از دست رفته تطابق زیادی با ایدئولوژی اسلام گرایی افراطی دیده می‌شود اینان نیز مدعی بازگشت به نظم جامعه اولیه اسلامی هستند و این موضوع در متون سلفی‌های تکفیری دیده می‌شود.

نگاه سلسله مراتبی و اقتدارگرایانه به نظم اجتماعی، بی تفاوتی نسبت به نابرابری اجتماعی، نوع نگاهی به جامعه که گویی نیاز به پاکسازی اخلاقی دارد، دلتنگی نسبت به گذشته اسطوره ای، دفاع شدید از درون گروه در برابر گروه‌های بیرونی (خارجی ها، غیر مسلمانان و گروه‌های اجتماعی دیگر)، برتری طلبی حتی تا جایی که به تحقیر جنسیتی، نژادی و مذهبی می‌انجامد از ویژگی‌های گروه‌های  اسلام گرای افراطی و راست افراطی هستند. به انقیاد کشیدن افراد نزد آنان در مورد داعش تا سطح برده داری پیش رفت.

در این میان می‌توان حدس زد که چرا چنین جهان بینی‌ای برای مهندسان جذاب‌تر از سایر گروه‌های دارای تحصیلات دانشگاهی است. پاسخ‌های شناختی در رشته‌های مهندسی بسته‌تر و واضح‌تر هستند در حالی که در مورد سایر علوم پاسخ‌ها بی پایان‌تر بوده و از قطعیت کم تری برخوردارند. مهندسی حوزه‌ای است که افراد تحصیلکرده در آن تمایلی به ابهام ندارند. هرتوگ معتقد است که مجموعه ذهنی مهندس ممکن است ترکیبی از محافظه کاری عاطفی و عادات فکری‌ای باشد که پاسخ‌های روشن را به پرسش‌های مبهم ترجیح می‌دهد: ترکیبی از ذهن تیزبین با پذیرش وفادارانه اقتدار.

مهندسان بهتر از سایرین سلسه مراتب غالب را می‌پذیرند و در مواجهه با امور نااشنا و مبهم سطوح بالایی از انزجار را تجربه می‌کنند.

"آری دابلیو کروگلانسکی" استاد روانشناسی در دانشگاه مریلند از اصطلاح "یقین جویی" برای توصیف این موضوع استفاده کرده است. او می‌گوید انسان‌ها اغلب به دنبال کسب اطمینان هستند تا به آنان کمک کند حس مورد اهمیت قائل شدن از سوی دیگران را دریابند و شرم و تحقیر شدن می‌تواند این احساس اهمیت را تضعیف کند. برای مثال، "محمد یوسف عبدالعزیز" شهروند ۲۴ ساله آمریکایی کویتی تبار که در سال ۲۰۱۵ میلادی با تیراندازی به پایگاه نظامی تنسی حمله کرد و ۵ نظامی امریکایی را به قتل رساند دانش آموخته مهندسی برق بود. او نتوانسته بود به خانواده اش بگوید شغل اش در یک شرکت فعال در حوزه انرژی هسته‌ای را از داده بود. یکی از اعضای خانواده او به روزنامه "چاتانوگا تایمز" گفته بود که او به دلیل این ناکامی شغلی عمیقا احساس شرمساری می‌کرد.

کروگلانسکی می‌گوید افراد در این شرایط با دو انتخاب روبرو می‌شوند یا آن که احساس عدم اطمینان را بپذیرند و دست کم تحمل کنند تا زمانی که دوباره احساس تعادل را به دست آورند یا به دنبال کسب اطمینان باشند. او می‌گوید وقتی مهندسان دومی را انتخاب می‌کنند دینامیسم دیگر وارد عمل شده و آنان براساس اعتقادات خود عمل می‌کنند. او این وضعیت را یک "طوفان کامل" قلمداد می‌کند.

در ترکیه بسیاری از اعضای احزاب اسلام گرای غیر خشونت گرا نیز مهندسان هستند. آنان باور دارند بهترین راه برای حل مشکلات اجتماعی از طریق رویکرد‌های فنی و منطقی است و در مقابل نخبگان کمالیست (سکولار‌های طرفدار آتاترک) که اغلب حقوقدان هستند را تحقیر می‌کنند و معتقدند آنان بیش‌تر مشغول بحث در مورد ایده‌های انتزاعی می‌باشند.

"ساموئل فلورمن" در سال ۱۹۸۷ میلادی فرمول بندی‌ای از ذهنیت مهندسان را ارائه کرد که می‌تواند به عنوان نمایی از چگونگی تفکر یک مهندس به درک بهتر موضوع کمک کند.

او اشاره کرده بود که یک مهندس معتقد به حقیقت علمی و حقیقت قابل تایید است. هم چنین یک مهندس عملگرا می‌باشد و خواهان کاربرد حقیقت در اهداف انسانی است. یک مهندس مسئولیت پذیر است یعنی در مواجهه با ریسک و عدم اطمینان مسئولیت می‌پذیرد و برای دستیابی به اهداف مورد توافق به شیوه‌ای موثر قابل اعتماد است. اعتقاد مهندسان به سخت کوشی باعث می‌شود تا انان برای همکاری و ساختار‌های اجتماعی تثبیت شده ارزش قائل شوند. هرتوگ با استناد به این موارد اشاره می‌کند که مهندسانی که تروریست شدند نظم و نه لزوما عدم اطمینان همراه با مهندسی موثر را ترجیح داده بودند. آنان برای ساختار‌های اجتماعی تثبیت شده ارزش قائل بودند، اما حاضر به درک یا پذیرش ابهام مربوط به مشکلات و اهداف واقعی انسانی نبودند.

اولیویه روآ" پژوهشگر مشهور حوزه اسلام سیاسی در مورد این که چرا بسیاری از روشنفکران اسلامگرا دارای تحصیلات فنی و مهندسی هستند اشاره می‌کند که علوم پایه برداشت مهندسان از انسجام کل و عقلانیت خدای واحد را بازتاب می‌دهد. در مقابل، آنان علوم اجتماعی غربی را رد می‌کنند، زیرا آن رشته‌ها وحدت و نظم الهی جهان را به چالش می‌کشند. شواهدی وجود دارند که نشان می‌دهند ویژگی‌های فردی منسجم مهندسان با چنین تمایلاتی مرتبط است.

در مانفیست دهه ۱۹۸۰ میلادی القاعده اشاره شده که اعضا برای عضویت در آن گروه باید دارای مدرک دانشگاهی باشند. در کتابچه راهنمای آموزشی آن گروه برای اعضا آمده که پذیرش عضویت باید از میان افراد منضبط، صبور و باهوش باشد. تمایل به این فکر که جوامع باید به طور منظم مشابه ماشین‌های خوب کار کنند ویژگی‌ای است که یادآور مهندسان اسلامگرای افراطی است.

هم چنین، در پرونده‌های امنیتی بریتانیا آمده که شبکه از استخدام کنندگان نیرو‌های افراطی در محوطه‌های دانشگاه در حال گردش بوده تا افرادی با صلاحیت‌های فنی و حرفه‌ای به ویژه دارندگان مدارک مهندسی و فناوری اطلاعات را هدف قرار داده و جذب کنند.

علاوه بر آن، سرخوردگی مهندسان از کسب مناصب و شغل‌های سطح بالای اجتماعی در نتیجه ناکامی‌های مرتبط با توسعه اقتصادی و فناوری که کشور‌های خاورمیانه بعد از تجربه بحران اقتصادی دردناک با سقوط قیمت نفت پس از سال ۱۹۸۲ میلادی شاهد آن بودند در گرایش آنان به پیوستن به گروه‌های افراطی نقش داشته است.

چه می‌توان کرد؟

مهندسان خود را حلال مشکل می‌دانند و زمانی که به نظر می‌رسد در دنیا مشکلی وجود دارد برای حل آن به دنبال راه حل‌های مهندسی هستند. ذهن یک مهندس مستعد کشش به سوی اصول مطلق و غیر قابل مذاکره است این موردی است که می‌تواند انان را بیش‌تر جذب گروه‌های ایدئولوژیک یا اعتقادی سازد چرا که آن گروه‌ها نیز قوانین تغییر ناپذیری دارند و به دنبال ارائه راه حل‌های واحد می‌باشند. اگر قرار است با تروریسم مقابله شود و به آن پایان داده شود لازم است که ما انسان‌ها یکدیگر را بهتر بشناسیم، یاد بگیریم که خود را همان طور که دیگران ما را می‌بینند ببینیم، یاد بگیریم نفرت را بشناسیم و با علل آن مقابله کنیم و و مهم‌تر از همه صرفا درباره یکدیگر بیاموزیم. این طرز فکر مهندسی نیست که چنین یادگیری‌ای را تسهیل می‌کند بلکه برای دستیابی به آن باید دروس علوم انسانی را فراگرفت. ذهن مانند چتر نجات است وقتی باز باشد بهترین عملکرد را دارد.

خواندن و یادگیری در مورد مردم و فرهنگ‌های دیگر برای گشایش (و وسعت بخشیدن) اذهان امری لازم است. در غیر این صورت نمی‌توان فهمید افراد از نژادها، مذاهب یا زبان‌های دیگر رویا‌ها و امید‌های مشابهی دارند. بدون مطالعه گسترده و وسعت بخشیدن به ذهن خود نمی‌توانیم مظاهر بی شمار وضعیت انسانی را درک کنیم و هم چنین نمی‌توانیم جهانی بودن اهداف و آرمان‌های انسانی را درک نماییم. بدون علوم انسانی ما نمی‌توانیم تشخیص دهیم که برای یک موضوع بیش از یک طرف و بیش از یک پاسخ برای یک سوال وجود دارد. این آن چیزی است که در مورد مهندسی صدق نمی‌کند. شاید راه حل این باشد که هر دانشجوی مهندسی حداقل چند درصد از دروس خود را به طور اجباری از میان دروس رشته‌های مرتبط با علوم انسانی انتخاب کند!

گردآوری و ترجمه: نوژن اعتضادالسلطنه

منابع:


Berreby, David (۲۰۱۰) , Engineering Terror, NY Times.
Berrett, Dan (۲۰۱۶) , Does engineering education breed terrorists?, The Chronicle of Higher Education.
Farrell, Henry (۲۰۱۶) , This new book explains why so many Islamist extremists have studied engineering, The Washington Post.
Floorman, Samuel C (۱۹۸۷) , The Civilized Engineer, New York, St. Martins Press.
Hertog, Steffen (۲۰۰۹) , Why are there so many Engineers among Islamic Radicals?, European Journal of Sociology.
Hoffman, Valerie (۱۹۹۵) , Muslim Funda-
mentalists: Psychosocial Profiles, University of Chicago Press.Kruglanski, Arie (۲۰۱۸) , The Making of Violent Extremists, The National Consortium for the Study of Terrorism and Responses to Terrorism (START).

Roy, Olivier (۱۹۹۰) , Les nouveaux intellectuels islamistes: essai d’approche philosophique, in Kepel Gilles and Yann
Richard, eds. , Intellectuels et militants de l’Islam contemporain, pp.۲۶۱-۲۸۳.

دیگر خبرها

  • تغییر در قانون پیش فروش مسکن، سرمایه‌های انبوه سازان را جذب می‌کند
  • یک فرد را در چه سنی می‌توان «پیر» دانست؟
  • 15 اردیبهشت در دنیای علم چه خبر؟
  • آمریکا خود را به دیوانگی زد و برجام را پاره کرد /واکنش ها به اعتراضات دانشجویی در آمریکا از تریبون نماز جمعه
  • تمایل به ساخت فیلم در عرصه جوانی جمعیت را دارم
  • افتتاح فرودگاه بین المللی کربلا در اوایل سال آینده میلادی
  • تمایل به ساخت فیلم در عرصه جوانی جمعیت دارم
  • لطیفی: به ساخت فیلم در عرصه جوانی جمعیت تمایل دارم
  • شاید لازم باشد مهندسان دروس علوم انسانی را پاس کنند!
  • ۱۳ اردیبهشت در دنیای علم چه خبر؟